سرویس هنر اسلامی:
علیرغم شرایط دشوار کرونایی، امسال هم قطار جشنواره فیلم فجر از حرکت نایستاد و به "ایستگاه چهلم" رسید. این جشنواره از روز یازهم بهمن 1400 آغاز شد و تا شامگاه روز 22 بهمن ماه و همزمان با چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت.
فیلم سینمایی "مرد بازنده" از جمله فیلم هایی است که به بخش مسابقه اصلی چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر (سودای سیمرغ) راه یافته است.
نقدی بر این فیلم را در زیر بخوانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: سوده موحدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مشخصات فیلم سینمایی "مرد بازنده"
کارگردان: محمدحسین مهدویان - تهیهکنندگان: امیر بنان و کامران حجازی - نویسندگان: ابراهیم امینی، حسین حسنی و محمدحسین مهدویان - موسیقی: حبیب خزاییفر - فیلمبردار: هادی بهروز - مدت زمان: ١٢٨ دقیقه - بازیگران: جواد عزتی، رعنا آزادیور، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، امیر دژاکام، مهدی زمین پرداز، مجید نوروزی، امیرحسین هاشمی، شبنم قربانی و...
* داستان فیلم سینمایی "مرد بازنده"
سرهنگ احمد خسروی، در گیر و دار زندگی شخصی پرمسألهاش، مسئول رسیدگی به پروندهای رازآلود میشود؛ پروندهای که روند کشف آن با شکها و نگرانیهای احمد درمیآمیزد و زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد...
* نقد فیلم سینمایی "مرد بازنده"
«محمدحسین مهدویان» را میتوان یکی از پیشروترین کارگردانان نسل جدید سینمای ایران دانست که با یک سبک جدید پا به عرصه سینما گذاشت و خیلی زود به استعدادی تازه و کنجکاوبرانگیز در این سینمای تبدیل شد.
او تلاش کرده نسبت به موضوعات ملتهب سیاسی و اجتماعی امروز و دیروز بیتفاوت نباشد. از اینرو کنشگریهای او نسبت به موضوعات و مباحث ملتهب، حساسیتها و ملاحظاتی را برایش به وجود آورده است. بدیهی است به همان نسبت نیز بیش از هر کسی با واکنشهای ضدونقیض منتقدان و مخاطبان مواجه شده است. همین حضور غیرمنفعلانه، او را در عرصه فیلمسازی در کانون توجه رسانهها قرار داده است.
مهدویان که در سالهای اخیر تلاش کرده تا خود را از پیشفرضهای جانبدارانه جدا کند امسال با فیلم "مرد بازنده" وارد چهلمین جشنواره فجر شده است. داستان این فیلم، حکایت یک مأمور آگاهی تندرو، جسورِ و پا به سن گذاشتهای است که تلاش میکند علیرغم خستگی و خمودگیهایش بازنده نباشد. «احمد»، پدری رنجور و زخم خورده که تمام زندگی خود را کار کرده و بیمهابا به دنبال عدالت بوده، زندگی شخصی و خانوادگی آشفتهای دارد. او اینبار و در یک جنایت نسبتاً پیچیده میخواهد گرهگشایی موفق و جسورانهای را رقم بزند.
در یک سوم ابتدایی فیلم، نمونههای شاخص یک تریلر تودرتوی سیاه و پیچیده با اشارات مستقیم به وضعیت سیاسی کشور، توقعاتی برای دیدن یک فیلم خوب را برای تماشاگر ایجاد میکند؛ اما هرچه پیش میرود دستهای خالی فیلم بیشتر برای مخاطب نمایان میشود. خرده پیرنگهای ارتباط احمد با پسر جوانش، تفاوت نسلها و پدر درستکاری که به علت مشغلههای کاری از خانه و خانواده دور مانده، چیزی جز کلیشه صد داستان در سینمای این سالها نیست. یکی از مشکلات دیگر فیلم جنبه خانوادگی شخصیت احمد است که به موازات ماجرای پلیسی پیش میرود، این رفتوآمدها در مواردی به یک دستی کار ضربه زده است.
مهدویان به خاطر جسارت و نوع زاویه دید به مسائل اجتماعی و سیاسی پا به عرصه سینما گذاشت؛ اما بعد از ساخت چند فیلم، جسارت مثال زدنی او در فیلمهایش کمرنگ شد؛ چنانچه در "مرد بازنده" چندان خبری از واکاوی و طعنههای سیاسی مهدویان جهت بهبود اوضاع و شرایط کشور به چشم نمیخورد.
وی در این فیلم از شبکههای مخوف فساد اقتصادی و آقازادگی گنگ سخن گفته و ترسها و رنجهای آقای کارآگاه و وظایف پدرانهاش را ناقص به نمایش درآورده است. در حقیقت در "مرد بازنده" با یک فیلم نسبتاً جذاب اما ناقص روبهرو هستیم. علی رغم اینکه کارگردان سوژه مهمی را دستخوش فیلم خود قرار داده است اما سطحی از آن عبور کرده است.
او با گرهگشاییهای نسبتاً کلیشهای، فیلم خود را در سطح یک فیلم معمولی نگه داشته است. در واقع مهمترین ضعف فیلمنامه این است که پردازش درست و کاملی روی آن صورت نگرفته است. گره اصلی داستان، تصمیم نهایی احمد و غلبه یک جریان سیاسی فاسد و نفوذ آن به تمام لایههای ساختار اجتماعی و قضایی، به کلیت فیلم لطمه زده است.
مهدویان با الگوبرداری از مؤلفههای ژانر پلیسی- جنایی کوشیده است که عناصر تکراری این ژانر - مثل قتل، پلیس مصمم، خیابانهای باران خورده، زن اغواگر و روابط مالی و عاطفی پیچیده - را در یک فضای ایرانی ترکیب کند و داستان معماگونه خود را چنان پیش ببرد که با پیشرفت روایت، مظنونهای جدیدی هم به ذهن ما و کاراکتر اصلی اضافه شود.
انتخاب «جواد عزتی» برای ایفای نقش کارآگاهی باهوش و سمج هم اصلاً باورپذیر در نیامده است. شکل راه رفتن و لحن حرف زدن جواد عزتی، گاه و بیگاه باعث میشود شخصیتش به کمدی پهلو بزند و مخاطب را یاد کاراکتر او در سریال "قهوه تلخ" بیندازد. گریم سنگین و متفاوت، در کنار تلاش جواد عزتی برای ایفای نقش احمد خسروی به باورپذیری کاراکتر کارآگاه کمک چندانی نکرده است.
"مرد بازنده" البته نکات مثبتی هم دارد:
از جمله، دیدن مجدد نام «ابراهیم امینی» در کنار مهدویان در نگارش فیلمنامه، موجب شده که با فیلمنامه کمنقصتری نسبت به آثار متأخر مهدویان روبرو باشیمم.
دیگر اینکه، در سینمای ایران کمتر شاهد نمونههای فیلمسازی در قالب یک تیم ثابت بودهایم، بهگونهای که در تجربیات مختلف عوامل اصلی یک اثر ثابت باقی بمانند و همکاری، همفکری و هماهنگی آنها به رویهای مستمر تبدیل شود؛ امری که شاید در سینمای روز جهان امری رایج است. در ایران نمونه چنین رویکردی را میتوان در فیلمسازی محمدحسین مهدویان مشاهده کرد که از همان ابتدای کار خود تا امروز و در چندین همکاری مداوم به یک هماهنگی جالب و ویژه در کنار هم رسیدهاند. هادی بهروز (مدیر فیلمبرداری)، سجاد پهلوانزاده (تدوینگر)، حبیب خزاییفر (موسیقی) و هادی ساعدمحکم (مدیر صداگذاری) و بازیگرانی مانند جواد عزتی، امیرحسین هاشمی و مهدی زمینپرداز هم بازیگران همیشگی جلوی دوربین او هستند.
تواناییهای تکنیکی مهدویان در مقام یک کارگردان غیرقابل انکار است. مهدویان جزو آن دسته از کارگردانهای دغدغهمند سینمای ایران است که میتوان خط سیری را در فیلمهایش دنبال کرد. او سراغ هر موضوعی نمیرود و بدون هدف فیلم نمیسازد. شخصیتهای اصلی که در فیلمهای او دیده میشود دارای نوعی بههمپیوستگی هستند. عموماً در فیلمهای او تنشی بین "قهرمان و جامعه" و "قهرمان و قانون" دیده میشود.
احمد خسروی در "مرده بازنده" قانون را به درستی میفهمد و دنبال عدالت است؛ اما سیستم به طور مکرر به او یادآوری میکند که به این پرونده کاری نداشته باشد. سیر آخرین فیلم مهدویان نشان میدهد که مافیای پشت پرده، کار را در دست دارد و فساد در سیستم قضایی و اجتماعی تبدیل به امری عادی شده است. او در فیلمش از سیستمی سخن میگوید که اجازه نمیدهد از روال قانونی احقاق حق انجام شود. کاراگاه فیلم مهدویان تا جایی که امکان دارد قانونی و در جاهایی شخصاً پیگیر عدالت میشود. هرچند که در پایان فیلم، مهدویان بسیار زیرکانه با بازگذاشتن پرونده، خود را از اتهام احقاق حق غیر قانونی تبرئه کرده است.
"مرده بازنده"ی مهدویان، پلیسی مهجور و تنهاست که در نهایت به واسطه نفوذ صاحبان سرمایه و قدرت از حوزه حرفهای خود بیرون گذاشته میشود. "مرده بازنده" روایت مردانی باشرافت است که در میدان قواعد فاسد، موفق به به برنده بودن نمیشوند.